
ایماگوتراپی چیست؟
خمیرمایه ما ذاتا از انرژی است و حالت طبیعی ما نیز آرامش و شادی است. مفهوم «جدایی» که از افسانه های حاکم بر فرهنگ ماست، توهمی بیش نیست.
نظریه ایماگو، نظریه ای است که مبتنی بر پارادیم رابطه ای است نه فردی. به این معنی که اهمیت و اولویت را به روابط انسانی و ارتقای کیفیت آن ها می دهد. از نظر ایماگوتراپیست ها زوجین حتی در شدیدترین چالش هایی که با خود به اتاق درمان می آورند مشتاق برقراری یک ارتباط سالم و امن هستند و دعواها نشانه اشتیاق آن ها برای بازگرداندن حس پیوند می باشد. الگوی موجود در رابطه زوجین آمیزه ای از احساس پیوند و یگانگی، فاصله گرفتن و احساس دوری و تلاش برای نزدیک شدن و رفع فاصله هاست. تجربه دوری و از دست دادن احساس یگانگی و نزدیکی و راهبردهایی که زوجین برای رهایی از این وضعیت و بازگشت به احساسات ناب اوائل زندگی مشترک به کار می گیرند زندگی آن ها را با مشکلات عدیده ای روبرو می سازد. نظریه ایماگو، تجربه فاصله گرفتن و از دست دادن احساس پیوند و یگانگی با همسر را زخم یا آسیبپذیری مینامد، که به نوعی تداعی و تکرار همین تجربه در کودکی با مراقبین یا والدین می باشد. بهترین تعریف از زخم، اختلال در ارتعاشات طبیعی، منظم و متعادل انرژی است، و هدف اولیه و اصلی ما ( که غالبا غیر اردای و ناخوادآگاه است ) برگرداندن یکپارچگی و سرزندگی در مرکزیت و هسته خود است. است. تمام رفتارهای ما ( چه آگاهانه و چه ناخوآگاه ) برای حفظ موجودیت، برگرداندن حس سرزندگی و ابراز حیات و سرزندگی طراحی شدهاند.
این هدف در انتخاب همسر و محبوب، فعال است. ما شریک زندگی که مشخصاتی شبیه به مراقبین یا دیگر افراد مهم در دوران رشدمان داشته باشد را انتخاب میکنیم تا برخی تجارب احساسی مثبت یا منفی دوره کودکی را تکرار کنیم. با توجه به اینکه طرفین رابطه، احساسات اولیه و قدیمی را در یکدیگر برانگیخته یا تحریک کنند، بنابراین بهترین افراد برای بهبودی و شفای زخم های یگدیگر خواهند بود. بروز این قضیه ممکن است به این دلیل باشد که زخم ها در همان محیطی که ایجاد شده اند بهتر التیام مییابند. زوجین برای دستیابی به این بهبود و التیام، نیاز به ساختاری دارند که آنان را قادر سازد برای برآورده کردن نیازهای برآورده نشده یکدیگر تلاش کنند و از این رهگذر خود نیز به رشد و کمال برسند. این رشد بدین معناست که زوجین خود را بسط داده ( شامل تغییر رفتار ) و قسمت های انکارشده و سرکوب شده شخصیت خود را بازیابی کنند. این فرآیند زوجین را قادر میسازد انسانهای رشدیافته و سرزندهای شوند و حالت اصیل آرامش، شادی و احساس پیوند و یکپارچگی خود را مجددا بدست آورند.
تکنیک و راهبرد نظریه ایماگو برای فراهم کردن زمینه این رشد، گفتگو یا دیالوگ ایماگو می باشد. این دیالوگ اصلیترین مهارت ارتباطی استفاده شده برای حرکت دادن زوجین به سمت برقراری ارتباط مجدد از طریق ساختاری ایمن است، که به آن ها کمک میکند با مشکلات و هیجانات گذشته، حال و آینده رو در رو شده و کنار بیایند. فرآیند گفتگومحور این فرصت را برای زوجین فراهم میآورد که به تمایز و استقلال یکدیگر بیشتر و عمیق تر پی ببرند و همزمان علیرغم وجود این تمایز بتوانند با یکدیگر همدلی کنند.
نظریه ایماگو، تجربه انسانی را با تبیین و تشریح چهار سفر درونی توضیح می دهد:
- سفر کیهانی: همه ما و مخلوقات از انرژی ساخته شده ایم. این انرژی از شادی و آرامش سرچشمه میگیرد. انرژی، همه ی ما را به هم مرتبط میکند. ما همه به هم متصل هستیم. جهان یک واحد به هم پیوسته و مرتبط است. احساس یگانگی، مفهوم اساسی در این سفر است.
- سفر تکاملی: روی مصونیت، امنیت، احیای حس سرزندگی کامل و تجربه ابراز این سرزندگی، تمرکز دارد. امنیت، مفهوم اساسی در این سفر می باشد.
- سفر اجتماعی: در این سفر، افراد بخش های سرکوب شده و پنهان شده شخصیت خود را بازیابی می کنند. رشد و احساس کامل شدن، مفهوم اساسی در این سفر می باشد.
- سفر روانشناختی: بهبود و التیام زخم ها و برآورده شدن نیازهای ارضا نشده و تجربه احساس تمایز در این سفر صورت می گیرد. التیام، مفهوم اساسی در این سفر می باشد.

هارویل و هلن به کمک یکدیگر روش درمانی «ایماگوتراپی» یا «رابطه درمانی مبتنی بر ایماگو» را جهت ارتقای کیفیت رابطه زوجین و خانواده ها ایجاد کردند، و از آن برای گسترش و توسعه ی فرهنگ رابطه ای حامی برابری و تساوی جهانی می باشد، استفاده کردند. آن ها با کمک یکدیگر، توانسته اند مجموعه ای از منابع غنی برای کمک به زوجین، خانواده ها و مربیان به منظور افزایش دانش و مهارت در زمینه روابط صمیمی فراهم کنند. به علاوه اینکه آن ها بنیاد بین المللی رابطه درمانی مبتنی بر ایماگو (Imago Relationship International) را بنا نهادند که یک بنیاد غیر انتفاعی است و تاکنون از این طریق هزاران درمانگر در قالب مدرس و مربی در 51 کشور دنیا را آموزش دانده اند.
هارویل تجربه ی بیش از 40 سال فعالیت به عنوان زوج درمانگر، مدرس، مربی بالینی و سخنران را دارد. او فارغ التحصیل دانشگاه شیکاگو است و سال ها در دانشگاه متدیست جنوبی تدریس می کرده است. هلن علاوه بر همکاری با هارویل در ابداع روش ایماگوتراپی در حمایت از جنبش زنا نیز فعال است.
هارویل و هلن به مدت 36 سال است که ازدواج کرده اند و دارای 6 فرزند و 6 نوه می باشند. آنها در دو شهر نیویورک و دالاس زندگی می کنند. برای اطلاعات بیشتر درباره آن ها به پایگاه اینترنتی زیر مراجعه نمایید:
4 دیدگاه
لیلی جناغ
مطالعه ی کتاب راهنمای عشق را شروع کردم و قبل از شروع میخواستم تعریف منسجمی از ایماگو داشته باشم از مطالب مفیدتون تشکر میکنم و مایلم مطالب مرتب را از طریق ایمیل دریافت کنم و در جریان اخرین متد و روشهای نوین روانشناسی قرار بگیرم
سپاسگزارم
شیما صدیقی
سلام وقت بخیر من میخوام بدونم درمانهای مبتنی بر دیدگاه ایماگوتراپی چیست و چگونه میتونم اطلاعات بیشتری بدست بیارم ممنون و اینکه آیا کارگاهی در باره اش هست ؟
admin
سلام وقت بخیر. کتاب بازگشت به عشق و ایماگوتراپی به زبان ساده رو مطالعه کنین. بله کارگاه های دکتر قاسمیان و همین طور کارگاه های بین المللی به صورت انلاین برگزار میشه.
مهناز کاظمی
سلام
خیلی عالی بود.