تغییر امری درونی است (تغییر از درون نشات می گیرد)
آیا یکی از طرفین میتواند بهتنهایی تغییری در رابطهاش ایجاد کند؟ اوهوم، بله!
من با موفقیت توانستهام زنان و مردان را ترغیب کنم تا بدون مشارکت طرف دیگر، در رابطهشان تغییری ایجاد کنند. هدف من این است که احساس همتیمیبودن را در آنها برانگیزم.
برای مثال فِرِد و لیزا به مدت ده سال در رابطه بودهاند. آنها دارای دو فرزند هستند . لیزا به فِرِد میگوید که هیچگاه علاقهای به او نداشته و میخواهد، بدون تلاش برای حل مشکلاتشان، رابطهشان را پایان دهد. او حتی به فِرِد اجازۀ بغلکردن را هم نداد.
فِرِد ملتمسانه از من پرسید «میتوانی به من کمک کنی؟»
«اوهوم بله!» به او اطمینان دادم که میتوانم به وی کمک کنم تا اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشد، امری که موجب میشود نه تنها رابطه، بلکه تمام جنبههای زندگیاش تغییر کنند.
«ناراحتی لیزا را درک میکنم.» او با این مرد خوب، خوشقیافه و باهوش ازدواج کرد و در کنارش احساس امنیت داشت. لیزا انتظار دارد که فِرِد گاهی رهبری و مدیریت رابطه و زندگی زناشوییشان را برعهده بگیرد.
فِرِد با کمی تغییر در رفتارش با لیزا، تُن صدا و حضورش توانست مثمر ثمر باشد. رفتار کلی و اعتمادبهنفسی که فِرِد بهتازگی کسب کرده بود تاثیر فراوانی بر رابطهشان داشت. فِرِد همچنین تصورش را از رابطه و سکس تغییر داد و آنها اکنون کارهایی بیش از بغلکردن با یکدیگر انجام میدهند. آنها لذتهای جدید دوطرفه را از طریق تماس و گفتگوهای جنسی با یکدیگر کاوش میکنند. فِرِد اکنون در محل کار، خانه و تمام ابعاد زندگیاش بهتر از قبل عمل میکند.
«اما ما همچنان سکس نداریم» این چیزی بود که فِرِد از آن گلایه داشت و من به او چنین پاسخ دادم:
«چرا اتفاقاً! سکس دارید. سکس فقط دخول نیست. لذتهای بیشتری در راهند. به مرحلۀ سکس هم میرسید. هنوز دو ماه نشده و شما دوباره تماس جسمی و عاطفی برقرار کردهاید و درحال ایجاد اعتماد متقابل هستید- یعنی زیربنای رابطۀ جنسی را گذاشتهاید. در مسیر درستی گام برداشتهاید و زمان کافی برای بهترشدن را نیز دارید.»
صدها داستان مختلف دربارۀ کمک به زوجین برای برقراری ارتباط مجدد دارم، حتی وقتی که پای خیانت، ترومای جنسی یا ضربه روحی در میان بوده است.
من به همان مشاور حرفهای تبدیل شدهام که میخواستم.
اِمی کالِر ، ایماگوتراپیست